مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:22914 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:15

دليل استحكام قاعده «برتري هدف بر وسيله» چيست؟
يك قاعدة ثابت در افكار همة مردم جوامع در همة دورانها وجود دارد كه بدون كمترين ترديد مورد پذيرش علمي و عملي عموم انسانها است و آن قاعده عبارت است از «برتري هدف بر وسيله» روان معتدل و عقل سليم اين قاعده را آنچنان ميپذيرد كه تنفس را براي زنده ماندن. يكي از دلايل استحكام اين قاعده، استثناءناپذير بودن آن است كه در همة مراحل و اطوار حيات آدميان، در جريان است. عمل به قاعدة مزبور حتي نيازي به آگاهي مشروح بروسيله بودن يك حقيقت و هدف بودن ديگري نيز ندارد. بنظر ميرسد پس از آنكه يك موضوع معين هدف قرار گرفت، و پيگردي موضوعاتي به عنوان وسيله آغاز شد، همراه با اين پيگردي، مقايسه و سنجشي قانع كننده ميان ارزش هدف و وسيله نيز آغاز ميگردد، و در روشنائي نتايجي كه از مقايسه ميان دو ارزش بدست ميآيد، تكليف وسيله براي وسيله بودن روشن ميگردد. و بهرحال اين ارزيابي چه پيش از تعين موضوع براي هدف بودن صورت بگيرد و چه در همان هنگام تعين، و خواه در جريان پيگردي از وسايل و خواه پس از همة اين مراحل بوده باشد، بالاخره هدفي كه در راه وصول به آن، بايستي موضوعاتي را به عنوان وسايل انتخاب نمود، بطور حتم بايد از وسايل برتر بوده باشد. من گمان نميكنم هيچ خردمندي در تاريخ بشري پيدا شود و بگويد: اين قاعده (برتري هدف از وسيله) قابل استثناء و تخصيص است. حتي ميتوان گفت: غلطي كه ماكياولي مرتكب شده است، دربارة خود قاعدة مزبور نيست، بلكه او در ذهن خود سياستمدار را بمرتبهاي از ارزش رسانيده است كه هرگونه اصول و آرمان و حتي جانهاي آدميان را هم وسيله براي وصول به خواستة سياستمدار تلقي نموده است. بنابراين، غلطي كه ماكياولي مرتكب شده است، دربارة تفسير خود هدف است، نه قاعدة مزبوره، خواستة سياستمدار اگر مربوط به اشباع خودخواهيهايش بوده باشد، هيچ عاقل و خردمندي نميتواند حتي كمترين ارزشها و خواستههاي افراد جامعه را قرباني اين هدف پليد كه سياستمدار در زير جمجمهاش ميپروراند، بنمايد. و اگر مربوط به مديريت شئون انساني جامعه بوده و بايستي بعضي ازآنها قرباني بعض ديگر بوده باشد، لازم است كه آن قسمت از شئون انساني وسيله و قرباني تلقي شود كه با وصول جامعه به شئون ديگر كه داراي اهميت هدفي است، آنچه را كه از دست داده است، با ارزش بالاتري بازيافته تلقي نمايد، يعني هدف حتماً بايد بتواند جبران كنندة وسيلهاي باشد كه از دست رفته است، به اضافة امتيازي كه بتواند قيمت تكاپو و اقدام و جرئت به از دست دادن وسيله و اشباع خواستة معقول جامعه بوده باشد. مسلم است كه تشخيص ارزشهاي بالا براي تفكيك هدفها از وسيله، كار هر انساني نيست اگرچه از هوش و استعداد خوب برخوردار بوده باشد. بهمين جهت بود كه افلاطون داد ميزد كه سياستمداران بايستي از حكمت و معرفت عالي بهرهمند بوده باشند. اگر هدفگيري سياستمدار اقتضاء كند كه مخالف اصول و آرمانها و ارزشهاي حياتي بشري رفتار كند و براي وصول به اين نوع هدفها، از استخدام اموري كه قوام حيات انسانها است، بهرهبرداري كند، در حقيقت براي ادارة سايههاي تصنعي حيات دست به نابود ساختن خود حيات انسانها زده است.




ترجمه و تفسير نهج‎البلاغه ج 5
آية الله محمدتقي جعفري

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.